میشل و آلن با هم رابطه دارند. آنها تصمیم می گیرند از والدین خود دعوت کنند تا بالاخره در مورد ازدواج با هم ملاقات کنند. به نظر می رسد، والدین از قبل یکدیگر را به خوبی می شناسند، که منجر به برخی نظرات متفاوت در مورد ازدواج می شود.
داستان دربارهی مردی جوان به نام سم است که در دریاچهای به قتل میرسد. اما او متوجه میشود که ذهنش قابلیت نفوذ به سایر بدنها را دارد. به همین منظور او تلاش میکند تا با نفوذ به بدن دوستانش آنها را از دست قاتل نجات دهد و…