ویلیام هولدن (به انگلیسی: William Holden) (۱۷ آوریل ۱۹۱۸–۱۲ نوامبر ۱۹۸۱) هنرپیشه آمریکایی بود.
ویلیام فرانکلین بیدل در ۱۷ آوریل ۱۹۱۸ در اوفالون، ایلینوی به دنیا آمد. پدرش داروساز «ویلیام فرانکلین بیدل سینیور» (۱۸۹۱–۱۹۶۷) یک شیمیدان صنعتی و مادرش «مری بلنش بال» (۱۸۹۸–۱۹۹۰) یک معلم بود. خانواده ویلیام هولدن هنگامی که او سه ساله بود به پاسادینا، کالیفرنیا مهاجرت کردند.
صبح روز پیکنیک روز کارگری در شهری کوچک،”هال کارتر” وارد شهر می شود تا با دوست قدیمی خود ملاقات کند اما بر حسب اتفاق پسر ثروتمندترین مرد شهر از آب در می آید.”هال” مردی خودستا و خودخواه است اما عاشق دختر زیبای شهر می شود و…
"مارک الیوت" خبرنگاری آمریکایی در هنگ کنگ است که از همسر خود جدا شده.در روزهای پایانی جنگ داخلی چین او با پزشکی زیبا که بیوه یک ژنرال است آشنا می شود.اما وقتی آنها عاشق یکدیگر می شوند دوستان و خانواده شان تصمیم می گیرند آنها از تصمیمشان منصرف کنند...
"آوری بولارد" رئیس یک کمپانی بزرگ بر اثر حمله قلبی از دنیا می رود.اما جانشینی برای خود تعیین نکرده و اعضای هیئت مدیره باید جایگزین او را انتخاب کنند.محتمل ترین گزینه "لورن شاو" تاجری باهوش است اما برخی راههای اداره او را نمی پسندند و...
داستان فیلم در دوران جنگ کرده می گذرد و درباره خلبان نیروی دریایی است که باید با شخصیت دمدمی خود و ترسش ار بمباران یک پل مهم کنار بیاید...
پسری خوشگذارن عاشق دختر راننده خانوادگی شان می شود.اما برادر مصممش مرد بهتری برای او خواهد بود و...
"فرانک الگین" بازیگر و خواننده ای که در کار خود موفقیتی حاصل نکرده پس از پیشنهاد "برنی داد" کارگردان برای بازی در فیلم موزیکال جدیدش فرصتی برای مطرح کردن خود بدست می آورد.اما "فرانک" که بسیار متزلزل بوده و به الکل روی آورده حتی از کوچکترین...
دو مرد سالخورده و خوشگذران هر دو به زنی جذاب علاقه مند هستند،اما او با ادعا کردن اینکه تا روز عروسی اش قصد داشتن رابطه با مردی را ندارد آنها را از خود دور می کند.هر دو مرد تلاش می کنند راهی برای تغییر عقیده او پیدا کنند...
جنگ جهانى دوم. پس از كوشش نافرجام و فاجعه آمیز دو زندانى امریكایى براى فرار از « بازداشتگاه هفده »، زندانى هاى قرارگاه شماره ى چهار در مى یابند كه یك خبرچین در میانشان وجود دارد. هدف سوءظن آنها « سفتن » ( هولدن ) است.
در زمستان سال 1943، ارتش آلمان پیشروی آمریکایها در کوههای ایتالیا را متوقف کردند. در ترک نپال "جو" با گروهبانی به نام "الور مک کی" آشنا شده و به او علاقه مند می شود و...
«هرى براک » ( کرافورد ) که با تجارت آهن قراضه ثروتى بهم زده است ، از محبوبه خنگ و از همه جا بیخبر خود ، « بیلى دون » ( هالیدى ) به تنگ می آید و معلمى به نام « پل ورال » ( هولدن ) را به خدمت میگیرد تا او را « آدم » کند .