در سال 1987، زمانی که حکومت نظامی در تایوان به پایان می رسد، جیا هان و بردی در میان فشار خانواده عاشق یکدیگر می شوند...
پیکل یک نگهبان امنیتی شبانه در کارخانه مجسمه سازی است. همکارش، بلی، در طول روز به عنوان یک گردآورنده موارد بازیافتی کار می کنند و بزرگترین لذت پیکل در زندگی، گشتو گذار در مجلات مختلف هست. تنقلات و تماشای تلويزيون نيمه شب بخشی جدايی ناپذير زندگی...
فیلم داستان یک دلال مواد مخدر تایوانی است که مسیری را هر روز در یک مسیر با تاکسی رفت و آمد میکرده اما یک روز سوار تاکسی اشتباهی میشود و پس از آن دردسرها به سراغ او و راننده تاکسی می آیند...
در شبی بارانی، زنی به نام لیانگ وارد یک کافی شاب به نام کافه ۶ می شود و صاحب مغازه بعد از گذشت دقایقی متوجه می شود که خانم لیانگ به تازگی با دوست پسر خود به هم زده است و حالا دوست پسرش به خارج از کشور رفته است …
همه اعضای یک خانواده در تایپه سوالی سخت در مورد معنای زندگی می کنند.ان جی بدخلق است،برادرش به او بدهکار است،مادرش در کما به سر می برد،همسرش دچار مشکلات روحی است،شریکش برخلاف نظرات او تصمیم می گیرد و با عشق اولش که 30 سال پیش ترکش کرده دوباره ارتباط...