کارین یک زن خانه دار 34 ساله و مادر زیگی 17 ساله است. هنگامی که شرکتی که او را استخدام کرده طبق قوانین سرمایه داری ادغام می شود، کارین باید بین صادق بودن با خود یا دروغ گفتن برای محافظت از خود یکی را انتخاب کند.
"آنتوان بسون" یک مرد خوب است. او مسئول حراست یک بیمارستان است و از سوی همکاران و رئیسش مورد احترام قرار میگیرد. علاوه بر این او پدری نمونه و دوستی خوب برای پسر یازده سالهاش هست. او تصمیم میگیرد به شهری که همسر و فرزندش در آن زندگی میکنند نقل...