تونجای عاشق نوشتن است، در یک آژانس تبلیغاتی کار می کند که صاحب آن اجه، به داروهای ضدافسردگی اعتیاد دارد. جان و بورجو هم کارمندهای دیگر آژانس هستند. آنها هر روز با مهمانهای جدید و سوژه های جالبی رو به رو می شوند…
گونفر در یک دهکده کوچیک با رویاهای بزرگ زندگی میکنه. زندگی گونفر با بلاهایی که پشت سرهم سرش میاد زیر و رو میشه. پدر گونفر که قهرمان زندگیش بود به علت سرطان از دنیا میره. درحالیکه گونفر عزادار بود به دلیل بدهی قمار عموش، نانوایی پدرش توسط مافیا...
رفان استاد اقتصاد در یک دانشگاه است اما متاسفانه زمانی میرسد که از دانشگاه اخراجش میکنند و در همین زمان پسرش هم مبتلا به یک بیماری میشه ؛ او بخاطر همین مشکل ، شدید نیاز به پول داره و مجبور میشه که سراغ یکی از دوست های قدیمیش بره که شاید بتونه پولی...
داستان درباره یه خانم مجسمهساز هست و کارگر غیرحرفهای که تازه توی آتلیهاش شروع به کار میکنه. تاثیر تغییر و تحول هنر در چارچوب رابطهی این دو نفر زیر سوال میره…