در استکهلم، در روز جشن سنت لوسی، یک راهزن با جسارت به اداره پست شلوغ دستبرد می زند. در عرض یک دو هفته، دو شاهد مردند. دو پلیس، جوهانسون و جارنبرینگ، که اولین کسانی بودند که به صحنه جنایت رسیدند، همه سرنخ ها را تعقیب می کنند...
Rasmus در یک یتیم خانه زندگی می کند. او خوب است، اما می خواهد یک مادر و یک پدر باشد، و گاهی اوقات بعضی ها برای یافتن یک کودک می آیند، اما آنها همیشه فورا دختران را انتخاب می کنند. Rasmus متوجه می شود که او باید فرار کند و پدر و مادر خود را پیدا کند....
یک ستوان پلیس بنام نیمان در بیمارستان به قتل میرسد. حالا همکارش باید پرونده او و یک قتل دیگر را بررسی کند. آنها میفهمند نیمان فرد خوبی بوده که در . ..