جیمز یوجین "جیم" کری (به انگلیسی: James Eugene "Jim" Carrey) (زادهٔ ۱۷ ژانویهٔ ۱۹۶۲) هنرپیشه و کمدین کانادایی-آمریکایی است. وی تاکنون ۲ بار برندهٔ جایزهٔ گلدن گلوب برای فیلمهای نمایش ترومن و مرد روی ماه شدهاست.
جیم کری با نام «جیمز یوجین کری» بهدنیا آمد. پدرش ساکسیفونیست جاز بود و به همین دلیل از کودکی در نمایشها و برنامههای کمدی حضور داشت. با بی کاری پدرش وضعیت خانوادهٔ نامساعد شد و وی مجبور شد بعد از مدرسه در یک کارخانه کار کند. به همین دلیل دبیرستان را رها کرد و پس از مدتی کارگری، در ۱۹سالگی از تورنتو به لس آنجلس نقل مکان کرد.
"استیون کوواک" توسط دوست دختر خود از آپارتمانش بیرون انداخته می شود.او آپارتمان جدیدی پیدا کرده و با"چیپ" که برای نصب تلویزیون کابلی به خانه او آمده آشنا می شود و...
شوالیه سیاه گاتهام سیتی با دو دشمن جدید روبرو می شود.هاروی دنت دادستان سابق شهر بتمن را مسئول حادثه ای که منجر به از دست دادن نصف صورتش شد می داند و باعث ایجاد موجی از ترس در شهر می شود.ادوارد نیگما نابغه کامپیوتر و کارمند سابق بروس وین نیز دشمن...
«ایس ونتورا» ( جیم کری ) پس از موفق نشدن در نجات یک راکن، مدتی را در یک معبد میگذراند اما شخصی «بنام فالتون گرینوال» ( یان مکنیس ) به سراغش می آید و با پیشنهاد مبلغ بالایی او را برای پیدا کردن یک خفاش سفید استخدام میکند...
دوست به نامهای هری و لوید تصمیم دارند یک کیف پر پول را به صاحبش، که دختری زیبا است، بازگردانند. آن دو در این راه کل کشور را زیر پا می گذارند و گرفتار دردسرهای مختلفی می شوند و ...
استنلی ایپ کیس، صندوق دار بی دست و پای بانک، تصادفا به ماسکی دست پیدا می کند که هر گاه آن را به چهره می زند به شخصیتی پرتحرک و فعال، بسیار قوی و زورمند، شکست ناپذیر، با چهره ای سبز رنگ و کارتونی بدل می شود...
برای کارآگاه حیوانات بودن باید شما هم حیوانات را بشناسید هم جرمها را."ایس ونتورا" حتی فراتر از این می رود.او مانند یک حیوان مجرم رفتار می کند.وقتی طلسم خوش شانسی یک تیم فوتبال(یک دلفین) دزدیده می شود او مسئول پرونده می شود و...
سفینه سه موجود بیگانه خزدار در استخر دخترانه کالیفرنیا سقوط کرده و آنها با یکی از دختران دوست می شوند و...
برای کارآگاه "هری کالاهان" شهرت و محبوبت اهمیتی ندارد به ویژه وقتی به شغلش تداخل پیدا کند.او باید مسابقه ای مخفی که افراد مشهور را به قتل می رساند متوقف کند اما اینکار خود او را به یک هدف تبدیل می کند...
کنتس با یک مشکل روبروست.او 400 ساله است و باید برای جوان ماندن پیش از هالووین سه بار خون یک باکره را بنوشد.او "سباستین"،خدمتکار خود و خوناشامهای تحت فرمان خود را برای پیدا کردن یک شخص می فرستد اما این کار در لس آنجلس دهه 80 کار راحتی نیست...
دو دوست به یک اقامتگاه اسکی در کوهستان سفر می کنند تا بتوانند با زنان دیگری رابطه برقرار کنند...