"اندری"، پسری جوان که عاشق زنبورها و خفاشها است، با مادر جدید خود، زنی بسیار جوانتر از پدرش آشنا می شود. او یک سبد گل برای زن می آورد، اما خفاشی در انتهای سبد پنهان کرده که باعث وحشت او می شود و...
"میکولاس" و برادرش "آدام" از مسافران برای پدر ظالمشان "کوزلیک" سرقت می کنند.در یکی از کارهایشان آنها با یک گروگان آلمانی برخورد می کنند که برای رساندن خبر دزدی و آدم ربایی به پادشاه فرار کرده است."کوزلیک" خود را برای خشم پادشاه آماده می کند و...