جیسون و مادرش، یون، از زمانی که جیسون کوچک بود، در محله چینیها با کلاهبرداری از مردم، درآمدهای کلانی به دست میآورند. به همراه اندی صاحب فروشگاه مواد غذایی که از کودکی جیسون آنها را پذیرفته بود، تصمیم می گیرند آخرین کار بزرگ را انجام دهند...
خانواده ای معمولی زندگی آرامی در حومه شهر دارند. آنها صاحب دختر و پسری جوان هستند. یک روز دختر وارد خانه می شود و اعلام می کند که با پسری خلاف کار و منفی نامزد خواهد کرد و …