به نوشته گراردو نیولی، ایرانشناس ایتالیایی، کلمه آریایی، بر خلاف تصور برخی ایرانشناسان (مانند مری بویس و ریچارد فرای) نه بار نژادی و تباری و نه بار مکانی و جغرافیایی، بلکه بار دینی دارد. به اعتقاد او، آریایی در زبان هندو-ایرانی به معنی «ایمانآورده [به آئین هندو-ایرانی]» است.[۴] سِر جان مَلکُم، به نقل از ملافیروز، موبَد موبَدان زرتشتیان هند در بَمبَئی، آورده است که واژهٔ انیران به معنای بیدینان است. «اِر» واژهای پهلوی است و معنای آن «مؤمن» است. «اِران»، صورت جمع آن است. در پهلوی پیشوند «اَ» و «اَن»، چنانکه در یونانی و سانسکریت، پیشوند نفی است. در نتیجه، «اَنِران» یعنی بیدینان. به گفتهٔ او، شاه اِران و انِران یعنی شاه مؤمنان و بیدینان یا شاه پِرژا و ملتهای دیگر. مؤمنان زرتشتیاناند و بیدینان غیرزرتشتیان. تعبیر دینی ایران و انیران در شاهنامه نیز آمده است. بر پایهٔ این تعبیر باید بپذیریم که واژهٔ ایران سپس معنای قومی و سرزمینی یافته است.[۵]
«ژنرال کوسکوف» (کرابه) از مأموران اطلاعاتي روسيه، با کمک «جيمز باند» (دالتن) به غرب پناهنده مي شود تا اطلاعاتي را درباره ي عملکرد «ژنرال پوشکين» (ريس ديويز) از ديگر فرماندهان کا.گ.ب. لو بدهد. «کوسکوف» را گروهي ضربتي مي ربايند و «باند» در جست و جوي...
چاترجی جوانی جاه طلب و خودساخته است که به مقامت ریاست شرکتی که در آن کار می کند رسیده و...
درتی دینگس مگی و هوک بردسیل رقبای قدیمی هستند. مگی به اموال هوک دستبرد می زند و بعد از این اتفاق، هوک به هتل یرکی رفته و از شهردار درخواست می کند که او را کلانتر شهر کند. در همین حین، مگی به قانون گریزی ادامه می دهد...
فیلم زندگی نامه نغمه سرای ارمنی "سایات نوا" را روایت می کند.ما بزرگ شدن،عاشق شدن،ورود به یک صومعه و مرگ او را می بینیم...
وقتی که یک زن خانهدار باردار میشود، به بیرون از شهر میرود و ...
در راه رفتن به دهلی برای دریافت یک جایزه،یک ستاره بنگالی سینما موفقیتش را از طریق مسافران همراهش،رویاها و تجارب گذشته اش دوباره بازبینی می کند...
مردی در برابر عشق بین خواهرش و پسر یتیمی که سالها قبل به سرپرستی پذیرفته اند مخالفت می کند و...
"لارا" جوان و زیبا مورد علاقه سه مرد است.یک انقلابی،یک مرد ثرتمند و با نفوذ و یک دکتر.زندگی آنها بوسیله انقلاب روسیه به هم پیوند می خورد.دکتر "ژیواگو" وقتی "لارا" را ملاقات می کند که هنوز متاهل است.داستان عشق آنها بر روی حرفه،زندگی و خانواه او تاثیر...
"چارو" به تنهایی در هندوستان زندگی می کند.در حالیکه که همسرش بیشتر وقتش را صرف روزنامه اش می کند،تنهایی او را دیده و از برادر "چارو" می خواهد تا سرپرستی روزنامه را به عهده بگیرد.اما وقتی برادر همسرش "امل" به خانه بازمی گردد،آنها به هم علاقه مند می...
داستان اول در مورد "ناندا" است که کلکته را ترک می کند تا در اداره پست یک دهکده دورافتاده کار کند.داستان دوم در مورد دانش آموزی به نام "آمولیا" است که پس از به پایان رساندن امتحاناتش به دهکده اش باز می گردد...