کنوتسن و لودویگسن در حال گذراندن زندگی معمول خود هستند که یک روز رهبر ارکستر سخت تلاش می کند آنها را بیرون بیاندازد. این دو دوست برای یافتن کاپیتان کناتسن، که مطمئن هستند می تواند به آنها کمک کند تا از مخمصه خود خلاص شوند، سفری باورنکردنی را آغاز...
پروفسور بدجنسی ، پدر آماندا را که دستگاه عظیمی را طراحی کرده است می دزدد تا به وسیله آن دستگاه بر جهان حکومت کند.توسان ، لودویدود ، راسپوتین تلاش می کنند تا پدر آماندا رانجات دهند.