در سالهای تجدید امپراطوری در مرکز ژاپن، یک مار ابرقدرتمند که هر سیصد سال پدیدار می شود در حال ظهور مجدد است. ماری که پیام آور بحران و فاجعه است. با این حال سه قائم مقام یک معبد محلی با نیروهای دیگر متحد می شوند تا جلوی این مار را بگیرند...
هاچیکن یوگو یه پسریه که با خانواده اش نمیسازه و همش دعا میکنه از شرشون خلاص بشه. به همین خاطر موقع انتخاب رشته یک دبیرستان کشاورزی که دور از شهره و به شاگردها خوابگاه میده رو انتخاب میکنه. اون همیشه شاگرد ممتازی بوده و خودش هم میدونه که باهوشه....
"می تاچیبانا" همیشه تنهاست و زندگی اش را هر روز با مسخره شدن توسط دوستانش پشت سر می گذارد! ولی یک روز به خاطر یک سوتفاهم با پسری به اسم یاماتو کوروساوا که محبوب ترین پسر مدرسه است، آشنا میشود و از آن روز "یاماتو" خودش را دوست "می" می داند و سعی میکند...