در بحبوحه جنگ، الکسی، یک خلبان، با ساشا، کارگر جوان کارخانه ازدواج می کند. یک روز، الکسی از ماموریت خود بازنگشته و همه تصور می کنند او کشته شده است. پس از پایان جنگ او به عنوان یک اسیر جنگی بازمی گردد. اما همه به همراه ساشا او را پس می زنند...
در دروان جنگ جهانی دوم،"آلیوشا" سربازی نوزده ساله به دلیل کارهای شجاعانه خود در خط مقدم مدال شجاعت دریافت میکند.پس از دریافت این مدال او تقاضای چند روز مرخصی برای دیدن مادر خود و تعمیر سقف خانه شان می کند.در قطار او را "شورا" آشنا می شود.پس از چند روز...