داستان در مورد یک جوان سرگردان می باشد که به یک روستا می آید تا به دنبال مخفیگاه مادرش که هرگز او را نمی شناخته، بگردد. زمانی که او وارد رابطه ای با یک خدمتکار احساسی می شود، راز ناپدید شدن مادرش را می فهمد و...
"فلیکس باش" گوشه نشینی است که توجهی به افراد شهر و کسانی که می خواهند او را بشناسند ندارد.اما وقتی روزی یکی از دوستانش می میرد و مردم داستانهایی درباره او می گویند،او تصمیم می گیرد این حرفها را بین مردم پایان دهد.او "فرانک" را استخدام می کند تا تشییع...