سِر ایان مککلن، CBE (به انگلیسی: Sir Ian Murray McKellen, CH, CBE) (زاده ۲۵ مه ۱۹۳۹) بازیگر همجنسگرای انگلیسی است.
از فیلمهای معروف او میتوان به سهگانه ارباب حلقهها، هابیت و مردان ایکس اشاره کرد.
ایان مک کلین به واسطه حضور در فیلم ارباب حلقهها: یاران حلقه موفق شد تا برای دومین بار کاندید اسکار بهترین بازیگر مکمل مرد شود.
فرودو و سم با راهنمایی گالوم، به مسیرشان به سمت کوه نابودی ادامه میدهند، در حالی که مطمئن نیستند او به چه سمتی هدایتشان می کند. باقیمانده یاران حلقه، مردم گاندور و روهان را در نبردی عظیم علیه نیروهای سائورون، یاری می کنند.
نیروهای سائورون رو به افزایشند و او متحدهای جدیدی بدست آورده است. ارتش سارومان اکنون آماده حمله به آراگورن و مردم روهان هست. از طرفی دیگر یاران حلقه از هم پاشیدهاند و فرودو و سم با امید اندکی که باقی مانده به سمت موردور می روند. متحدان جدیدی به...
یک حلقهی باستانی که قرنها پیش گم گشته بود، حالا دوباره پیدا شده و از دست تقدیر، به هابیتی جوان بنام فرودو رسیده است. وقتی که گندالف می فهمد که این حلقه، همان حلقه یگانه ارباب تاریکی، سائورون است، فرودو مجبور می شود این حلقه را به کوه نابودی برده...
فیلم هنرمندان یک سیرک را نشان میدهد که در مکان های طبیعی و تاریخی معروف جهان ایستاده و سیر تکامل انسان از بدو تولد تا بلوغ را با حرکات بدن به نمایش میگذارند...
دو انسان جهش یافته به آکادمی خصوصی که برای هم نوعان آنها ساخته شده می روند تا با همکاری هم در مقابل گروهی تروریستی که دارای قدرتهای مشابه هستند مقابله کنند...
فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشته "چارلز دیکنز" ساخته شده و داستان پسری را روایت می کند که پس از مرگ مادرش توسط ناپدری از خانه بیرون می شود اما موفق با ادامه زندگی اش می شود...
داستان زندگی "جیمز وال" کارگردان فیلمهای "فرانکشتین" و "عروس فرانکشتین" در دوره جنگ کره و رابطه ای که او به باغبان خود تشکیل می دهد...
«تاد بودن» (رنفرو)، پسر بچه ای دبیرستانی، تصادفا پی می برد که «کورت دو ساندر» (مکلن)، جنایتکار نازی، در شهرک آنان در کالیفیرنیا زندگی می کند. «بودن» که مجذوب جنایتهای جنگی «دوساندر» شده، از فرمانده سابق اردوگاههای مرگ قول می گیرد که به شرط آن که...
فیلم داستان مهاجر روسی و تنها بازمانده یک کشتی، یانکو گورال و امی فاستر را در پایان قرن نوزدهم دنبال می کند. وقتی یانکو گرسنه و بیمار وارد یک مزرعه می شود، همه از او وحشت می کنند جز امی که با مهربانی به او کمک می کند و...
یک پزشک جوان و مشتاق به اسم "رابرت مریوال" خودش را در خدمت یک پادشاه می بیند و اینکه یکی از چاپلوسان عزیز پادشاه را نجات داده است. و از همین فرصت استفاده می کند و جایگاه خودش را حفظ می کند...