پسری تلاش می گیرد تا یورش بیگانه هایی که ذهن پدر و مادرش، معلم مدرسه و دیگر اعضای شهر را تسخیر کرده اند نجات دهد. با همراهی پرستار مدرسه او به یاری تهفنگداران دریایی می رود...
کنتس با یک مشکل روبروست.او 400 ساله است و باید برای جوان ماندن پیش از هالووین سه بار خون یک باکره را بنوشد.او "سباستین"،خدمتکار خود و خوناشامهای تحت فرمان خود را برای پیدا کردن یک شخص می فرستد اما این کار در لس آنجلس دهه 80 کار راحتی نیست...