صدف و آلپر در شرف ازدواج هستند ولی وقتی پدربزرگ صدف که یک سرهنگ بازنشسته است متوجه میشود که آلپر سربازیش را خریده است، با این ازدواج مخالفت میکند. فقط به یک شرط اجازه میدهد ازدواج کنند و آن هم این است که آلپر 30 روز در خانهباغش دوران آموزشی سربازی را سپری کند…