هنریکه نمی تواند بر غم جدایی خود از گابریلا غلبه کند و حتی یک سال بعد هیچ چیز یا هیچ کس دیگری او را هیجان زده نمی کند. برای پایان دادن به این رنج، او تصمیم می گیرد خودکشی کند، اما از آنجایی که جرات ندارد، یک قاتل را اجیر می کند که فقط یک قانون دارد: پس از امضا و پرداخت هزینه، دیگر راه برگشتی وجود ندارد.