هیچ هیونگ سو برای دیدن پارک جو یانگ از اتاق متل بازدید می کند. او از ظاهر او راضی است و از پرداخت هزینه خدمات او خوشحال است، اما یک شگفتی در انتظار نو هیونگ سو است. او به زودی توسط افرادی که برای خرید اعضای بدنش آمده اند محاصره می شود. آنها بر سر قیمت اعضای بدن او با پارک جو یانگ که حراج را انجام می دهد چانه زنی می کنند، اما ناگهان زلزله ای رخ می دهد. در داخل ساختمان فروریخته، آنها برای زنده ماندن تلاش می کنند.