وون می هو تنها دختر پدرش است که گروه داهان را اداره می کند. نگرش متکبرانه و خودخواهانه او باعث می شود که مرتکب اشتباه بزرگی شود که در نهایت پدرش را عصبانی می کند و او را به جزیره ججو تبعید می کند. در آنجا او به عنوان معلم اخلاق دبیرستان منصوب می شود. بدون اینکه او بداند، جزیره جایی است که شر آزادانه پرسه میزند. او با افراد دیگری در جزیره ملاقات می کند و با هم، شخصیت ها برای زندگی به نیروها می پیوندند.