فیلم با اعدام یه زندانی شروع میشه. این قاتل جنایتکار وقتی قراره بره بالای دار، ازش می خوان آخرین خواسته هاش رو مطرح کنه… ولی به جایه عنوان نمودن این خواسته ها، در کماله تعجب اسم یه غذایه خاص رو میاره! قسمت کمدی فیلم از این بخش کلید می خوره. در این بین یکی از خبرنگارها کنکجاو میشه علت این قضیه رو بفهمه و برایه کشف این قضیه به اولین جایی که میره غذافروشی ای است که این فرد آخرین غذاش رو اونجا خورده و همونجا هم دستگیر شده. این فرد با این سر نخ، به سر نخ های بعدی دست پیدا می کنه و قسمت عاشقانه فیلم شروع میشه و …