این سریال داستان زندگی آسیه است که در سن کم صاحب دو بچه میشود و شوهرش جمال او را ترک میکند و او را با مشکلات زندگی تنها میگذارد. آسیه با وجود تمام نداری ها و مشکلات زندگی، خودشو وقف شادی بچه هاش کرده و هم براشون پدر بوده و هم مادر. زندگی آسیه بعد از فلاکتی که سر دخترش نرگس میاید به کل زیر و رو میشود و برای حفاظت از دخترش، وارد راهی بی بازگشت میشود و در اون اثنا از طرفی هم با ماهر، غریبه ای که سعی داشت کمکشون کنه، آشنا میشه. برای آسیه که به لطف ماهر به عمارت دمیرهان پناه برده، این یک نجات نیست، بلکه شروع یک جنگ جدیده….