زندگی های از دست رفته و عشق های متلاشی شده و مبارزه برای زنده ماندن. در سال 1963، خانواده درلی، از تاجران درختان صمغ که در منطقه ی چوپانی جزیره(قبرس) زندگی شادی میگذروندن، با شروع جریانات خونینی که به نوئل خونین معروف شده، مثل خانواده های ترک طبار دیگر مورد هجوم قرار میگیرند. افراد خانواده که از هم جدا شدن(همدیگه رو گم کردن) از طرفی از شهرک رانده میشن و به کوچ اجباری مجبور میشن. کمال که در رأس خونواده ی درلی قرار داشت، همراه خانواده ی خودش، هزاران ترکِ در حال کوچ رو هم رهبری میکند و به شکل لیدر آن ها در می آید. آدانایی هم که از طرف ترکیه با یه مأموریت مخفی به قبرس فرستاده میشه، سِیر اتفاقات را در شهر لفکوشا تغییر میدهد. آدانایی که به یه قهرمان مخفی تبدیل شده بود با خانواده ی درلی رابطه ی نزدیکی پیدا میکند…