مهی وارث ثروتمند زیبایی است ، اما خانواده اش با او به عنوان یک بنده متواضع رفتار می کنند. او روزی را می بیند که یک شاهزاده خوش تیپ به نجات او بیاید. رجا یتیم و دزد است و با عقل و جذابیت سریع خود برای کسب درآمد زندگی می کند. راه های آنها یک بار گذشته بود که وقتی بچه ها ، رجا زندگی مهی را نجات داده بودند. وقتی فرصتی دوباره آنها را گرد هم آورد ، رجا فرصتی برای جمع آوری پول باج می بخشد. با این حال ، برنامه های او زمانی کوتاه می شوند که یاما ، خدای انتقام جوی مرگ ، تصمیم بگیرد که زندگی خود را زودرس به پایان برساند. اما حتی مرگ هم نمی تواند جلوی حیله گر رجاء باشد ...