ریال در فضای شهری در حومه جرجیا و با پیدا شدن جسد تکه تکه شده فرانکی پیترسون ۱۱ ساله آغاز میشود. کارآگاه رالف اندرسون (با بازی بن مندلسون (Ben Mendelsohn)) تحقیقات پرونده را آغاز کرده و به این نتیجه میرسد که مظنون اصلی تری میتلند (با بازی جیسون بیتمن (Jason Bateman)) است، مربی لیگ محلی بیسبال که در این جامعه کوچک اعتبار زیادی دارد. اثر انگشت، دیانای و بزاق میتلند در سراسر صحنه جرم پیدا شده و پس از رخ دادن این جرم، چند دوربین مداربسته تصویر او را با حالتی عجیب و غریب ضبط کردهاند. رالف که شدیدا از این جرم و گناه غیرقابل انکار تری خشمگین شده، او را وسط یک بازی و جلوی همه مردم دستگیر میکند. اما تری به بیگناهی خودش اصرار کرده و حتی ادعا میکند زمانی که این جرم رخ داده در شهر دیگری در کنفرانس یک معلم حضور داشته است. وقتی وکیل تری یعنی هاوی گولد (با بازی بیل کمپ (Bill Camp)) ویدیویی پیدا میکند که تری را در زمان وقوع جرم در محل کنفرانسی خارج از شهر نشان میدهد، رالف مجبور میشود کل تحقیقات خودش را زیرسوال ببرد. چطور ممکن است تری میتلند در آن واحد در دو مکان مختلف حضور داشته باشد؟
توضیحات :
موسیقی متن سریال یکی دیگر از نقاط قوت آن است. موسیقی ساخته دنی بنسی (Danny Bensi) و ساندر جوریانس (Saunder Jurriaans) کاملا پراکنده است و در لحظات خاصی به کمک سریال میآید. این موسیقی وقوع یک اتفاق بد را پیشبینی میکند، گویا کاسهای زیر نیمکاسه است، اما نمیدانیم دقیقا مشکل چیست. موسیقی سریال عجیب و غریب، ترسناک، اضطرابآور و عالی است.
بدون اینکه داستان را لو بدهم، تنها ایرادی که به The Outsider میگیرم این است که هسته اصلی آن برای طرفداران ژانر وحشت و هواداران سرسخت کینگ کاملا آشکار است. من چند اپیزود منتظر بودم تا شخصیتها متوجه افشاگریهایی شوند که من از قبل آنها را حدس زده بودم. اما سریال آنقدر درگیرکننده هست و شخصیتها آنقدر خوب نوشته شدهاند که واقعا به مشکلات سریال اهمیتی نمیدهم. The Outsider ترکیبی جذاب از ژانر فرآیندهای پلیسی و وحشت ماورایی است که معمایی ترسناک و عالی وارد داستان کرده، البته برای کسانی که تحمل خشونت و تاریکی آن را دارند.