فیلم «شماره ۱۷، سهیلا» قصه زنی است که در آستانه چهلسالگی قرار دارد و دکتر به او هشدار داده که اگر زودتر ازدواج نکند احتمال بچهدار شدنش به صفر میرسد. این روزها که از هر سو اخبار و آمار از افزایش سن ازدواج بهویژه در دختران به گوش میرسد، فیلمی مثل «سهیلا» نهتنها کاملاً بهجاست بلکه یادآور میشود چقدر تاکنون جایش در فرهنگ سینماییمان خالی بوده است. «شماره ۱۷ سهیلا» در بستری طنز داستان تلخی را روایت میکند که هم میتواند بیننده را به خنده وادارد و هم او را به فکر فروبرد و درگیرش کند. شرایط سهیلا شاید در قسمتهایی خندهدار باشد اما واقعیت این شرایط بسیار نگرانکننده است. دختری که در سنین بالا قصد ازدواج دارد و حالا با اولتیماتومی روبرو شده که او را وادار به تصمیمگیری میکند.
توضیحات :
«شماره ۱۷ سهیلا»، اولین ساخته محمود غفاری است که در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. غفاری فیلمسازی است که بیشتر با فیلمهای کوتاه و مستندش شناخته میشود و در این رشته نام موفقی است. اما غفاری برای اولین تجربه فیلم بلند خود به سراغ یک دغدغه اجتماعی که کمتر به آن پرداختهشده است رفته است. موضوع اصلی فیلم «سهیلا» معضلات میانسالی و مشکلات ازدواج در سنین بالا بهویژه برای دختران است.
ما چیز زیادی از سهیلا نمیدانیم، فقط میدانیم که در طول زندگیاش تغییر کرده و درعینحال همان فرد است که بوده. نیازی هم نمیبینیم که سهیلا را بیش از این بشناسیم، شرایط کنونی وی برای ما کافی است تا درگیر داستانش شویم. سهیلا به گذشتهاش سر میزند و میرود سراغ افرادی که خودش آنها را رانده است، تحقیر میشود، به چالش کشیده میشود و مجبور به ارزیابی دوباره خودش و موقعیتش میشود. سهیلا در جامعهای زندگی میکند که زنان در کنار مردان تعریف میشوند و این جامعه است که شرایط را به آنها دیکته میکند. در سکانسی زنان و مردانی را میبینیم که برای ازدواج به یک موسسه مراجعه کردهاند و هرکدام شرایط و نیازهایش را مطرح میکند و نهایت وضعیت اسفناک زنان را میتوانیم بشنویم و وقتی به این منولوگها میخندیم تلخی وضعیت را بیشتر حس میکنیم. ناراحتکنندهترین قسمت ماجرا، آنجایی است که انگار خود سهیلا هم دقیقاً نمیداند چه چیزی از همسر آیندهاش میخواهد.
«شماره ۱۷ سهیلا» فیلم طولانی نیست و تمام بار دراماتیک بر دوش بازیگر نقش سهیلا یعنی زهرا داوودنژاد، است. زهرا داوودنژاد را بیشتر با نقشآفرینیاش در فیلم بچههای بد به یاد میآوریم. فیلمی خط قرمزی درباره عصیان و هنجارشکنی جوانانه و مخصوصاً دختران. حال بعدازاین همهسال زهرا داوود نژادی که میبینیم با آن تصویر زمین تا آسمان فرق دارد. در این کاراکتر هیچ اثری از پرخاشگری و برونگرایی آن شخصیت را نمیبینیم و جایش را یک آرامش و پذیرش لاجرم گرفته است. شخصیت سهیلا علیرغم اینکه تسلیم شرایطش است اما بارقههایی از عصیان و جوانی را در وجودش دارد. برگ برنده اولین اثر بلند سینمایی غفوری همین شخصیت پیچیده و لایهلایه است که به زیبایی هم توسط داوودنژاد ایفا شده است. اما «شماره ۱۷ سهیلا» چند ایراد اساسی دارد. اول از همه برگ برنده فیلم است که تبدیل به نقطهضعفش میشود. درواقع شخصیت جذاب و پیچیده و روایت تک کاراکتری غفاری است که پاشنه آشیل فیلم «شماره ۱۷، سهیلا» هم هست. این روایت در قسمتهایی از ریتم میافتد و اسیر تکرار میشود. گپ و گفتهای سهیلا با دوستان و خواستگارش در ماشین، الگوی تکرارشونده فیلم است که میتواند بعد از مدتی جذابیت خود را از دست دهد و حوصله بیننده را سر ببرد. گرچه زمان فیلم کوتاه است و این موضوع خیلی آزاردهنده نیست، اما بهراحتی بینندهای که برای دیدن یک روایت سرراست و قصهگو آمده است را کلافه می کند و جذابیت خود را از دست میدهد.
اما مشکل مهمتر فیلم «شماره ۱۷، سهیلا»، مسئلهای است که در بسیاری از فیلم اولیها میبینیم، بهویژه فیلم اولیهایی که کارگردان سابقه ساخت فیلمهای کوتاه و تجربی را داشته است و آن دقیقاً به دانش سینمایی فیلمساز برمیگردد. غفاری که سابقه ساخت فیلمهای کوتاه و مستند زیادی دارد، در اولین تجربه بلند سینماییاش نمیتواند یکپارچگی لحن را در تمام طول اثرش حفظ کند. از طرف دیگر، خودنمایی تکنیکی غفاری در این اثر بیشازاندازه هست.بیراه نیست اگر «شماره ۱۷ سهیلا» را تلاشی برای خلق اثری مینیمال بنامیم اما دوربین روی دست، تصاویر لرزان و تدوین خلاقانه بیش از آنکه دراماتیک باشد چشمگیر است و در تضاد با فرم و سبک کلی فیلم. اما درنهایت اولین تجربه فیلمسازی غفاری در جریان اصلی سینما بسیار امیدوارکننده است. غفاری با پرداختن به موضوعی فراموششده و رعایت اعتدال در دخالت دادن احساسات متقابل و متضاد زنانه و مردانه فیلم موفقی ساخته است که تاکنون مشابهش را ندیدهایم و همین موضوع برای کارهای بعدی غفاری مشتاقترمان میکند.