هنگامی که مادربزرگش در سفر می رود، میمیکو 7 ساله در خانه خود در روستای کوچک و دوست داشتنی خود زندگی می کند و از سرقت ها نگران است. هنگامی که او به خانه از ایستگاه قطار می رود، جایی که مادربزرگش را دید، متوجه می شود او یک بازدید کننده دارد - پاندا کودک. او به سرعت پاندا جوان را دوست دارد و آن را Pannie نام می دهد. او بعدها با پدر پاننی، پاندا بزرگ او پاپاندا را ملاقات می کند. او دوبله پانکی پسرش و پاپاندا پدرش است و سه نفر با یک ماجراهای بزرگ خود یک خانواده شاد می شوند.