عین الله (حسن رضیانی) و خواهرش خورشید (آرزو غفاری) قهوه خانه ای را در روستائی ساحلی اداره می كنند. زنی كولی به نام ریحانه (پوری بنائی) وارد روستا می شود و برای آنها كار می كند. احمد (منوچهر وثوق) و علی (كامی كسروی) برای صیادی به نام جبار (غلامرضا سركوب) كار می كنند، و مدتی بعد او آن دو را اخراج می كند. دو دوست به ریحانه علاقه دارند و ریحانه احمد را ترجیح می دهد. آن دو قرار ازدواج می گذارند، اما روزی كه احمد به دریا رفته است هوا توفانی و قایق احمد غرق می شود و اهالی یك روستا او را از آب می گیرند و پرستاری می كنند. جبار و دوستش اصغر (مرتضی احمدی) شایع می كنند كه ریحانه بدقدم است و اهالی را بر ضد او می شورانند. علی از ریحانه دفاع می كند، و ریحانه كه امیدی به بازگشت احمد ندارد با علی قرار ازدواج می گذارد. چندی بعد احمد بازمی گردد و ریحانه كماكان به او اظهار علاقه می كند. جبار و اصغر سعی دارند میانه ی آن دو را به هم بزنند، و با علی درگیر می شوند. احمد به كمك علی می رود و پس از ختم غائله با ریحانه ازدواج می كند.