ابراهیم از مبارزین مسلمان است كه همراه رضا عضو اطلاعات و عملیات سپاه و چند رزمنده دیگر بعد از شیمیایی شدن یك روستا درمنطقه مرزی كردستان، با نفوذ به مقر عراقی ها از هدف بعدی برای بمباران شیمیایی اطلاع پیدا می كنند. ابراهیم و رزمندگان دیگر یك شبانه روز فرصت دارند تا مردم روستا ی مورد نظر را در مقابل بمباران شیمیایی، تا رسیدن نیروهای كمكی سپاه آماده دفاع از خود كنند.