نویسنده ای داستانی درباره یك روستا و مردمانش می نویسد و به چاپ می دهد. او در این داستان از اسامی واقعی افراد نام می برد و طی آن به زنی از اهالی روستا نسبت هایی می دهد كه بازتاب آن درمیان اهالی روستا موجب سرگشتگی پسر آن زن می شود. پسر برای از بین بردن لكه ننگ دست به كار می شود و به فكر انتقامجویی می افتد، اما به زودی به اسنادی دست پیدا می كند كه بی گناهی مادر برای وی ثابت می شود...