حکم که صادر شد. باید اجرا بشه. اگر بترسی، تأخیر کنی، جا بزنی، حکم خودت صادر می شه! رضا معروفی خود صاحب حکم است اما آن را اجرا هم میکند. او سهند را امان میدهد، به خانه می آورد و برای گرفتاری اش چاره ای می یابد. محسن و فروزنده هر دو جوان اند و عاشق. محسن، خون و اسلحه و پول را انتخاب می کند، حتی در مقابل فروزنده…