داستان در مورد کلانتری است که سعی دارد مشکلات خانوادهی خودش را سر و سامان دهد در حالی که باید بین افراد شهر کوچکی که در آن بزرگ شده و سرخپوستهای حومهی آنجا که با هم دشمنی دارند، صلح برقرار کند. بعد از اتفاقی که برای همسر کلانتر میافتد، او مجبور میشود که با یک گروه خلافکار همکاری کند و...