بیوه ای ثروتمند اما افسرده به شدت احساس پوچی می كند و قصد خودكشی دارد. وی در گذشته بین یك خواستگار ثروتمند و یك خواستگار هنرمند، مرد ثروتمند را ترجیح داده است. از سر دلتنگی آهی می كشد و «آه» در هیبت جوانی سفیدپوش و گیسو بلند ظاهر می شود و آرزوی زن را كه قرار گرفتن در جای مستخدمه خانه اش است، برآورده می كند. زن مستخدم نیز با مشكلات فراوان زندگی اش دست به گریبان است، ولی دلش می خواهد كه به جای خواهر تركمنش باشد و فكر می كند كه زندگی و شرایط او بهتر است. آه ظاهر می شود و او را به خواهرش تبدیل می كند. زن تركمن نیز پسر سواركارش را از دست می دهد. در این هنگام چند دختر دانشجو و محقق كه در حال بررسی زنان آن ناحیه كشورند با زن تركمن آشنا می شوند. زن تركمن دردمند و افسرده از آه می خواهد كه به جای دختر دانشجو باشد. دختر دانشجو روابط خوبی با استادش ندارد. او نیز از وضع خود ناراضی است و از آه می خواهد كه او را به جای دوست نویسنده اش كه بسیار موفق هم هست، قرار دهد. آه آرزوی دختر دانشجو را نیز برآورده می كند و او را به زن نویسنده تبدیل می كند. زن نویسنده نیز با مشكلات فراوان زندگی اش روبروست. او دو خواستگار داشته، یك جوان ثروتمند و یك جوان هنرمند كه وی هنرمند را ترجیح داده است. زن نویسنده از آه می خواهد كه كاش به جای زنی بود كه مرد ثروتمند را انتخاب كرده است. دست آخر زن نویسنده به همان زن ثروتمند اول ماجرا تبدیل می شود. زن تصمیم می گیرد به جای خودكشی به زن مستخدم خانه اش كمك كند و هزینه بیمارستان و زایمان دخترش را تقبل كند و با امید به دنیا بنگرد.