آیدین و تداعی كه در پارك با هم آشنا شده بودند در حین گردش در پارك توسط مأمورین نیروی انتظامی متوقف شده و به كلانتری برده می شوند. با تشكیل پرونده و تا برگشت آن از دادسرا آیدین در كلانتری مانده و تدائی نیز برای تحقیقات به پزشكی قانونی منتقل می شود او پس از بازگشت از پزشكی قانونی و نداشتن مورد و مسئله خاص توسط پدر و مادرش بازخواست شده و رفت و آمدهای وی كنترل می شود. تدائی از رفتن به مدرسه خودداری كرده و تصمیم به فرار می گیرد. تدائی كه در ابتدا قصد بازگشت به خانه را نداشت با گردش در سطح شهر و مخاطرات و مشكلات فراوان پشیمان شده و با سفارش آیدین به خانه بازمی گردد.