سه دوست قديمي ـ حسين، داوود و رضا ـ پس از پانزده سال يكديگر را مي يابند. حسين در دام اعتياد گرفتار است، داوود راننده ي خصوصي رئيس دادرسي ارتش است و رضا عضو يك گروه زيرزميني مسلح است. رضا وظيفه دارد كه رئيس دادرسي ارتش را ترور كند. حسين، بر اثر اعتياد تنها و رنجور در خيابان جمشيد مي ميرد. داوود در عملياتي كه رضا و گروهش براي ترور تيمسار انجام مي دهند كشته مي شود و رضا، كه زخمي شده است، از راه جوي آب از مهلكه مي گريزد.