توفیق كه قهرمان ورزش بوكس است با همسر خود عهد می بندد كه از این ورزش دوری كند اما پایبند قول خود نمی ماند و عاطفه همسرش بعد از با خبر شدن از این موضوع او را ترك می كند. طاها پسر توفیق و عاطفه كه در رشته ی بوكس فعالیت می كند به پشتیبانی از پدر در یك درگیری، حریف را مجروح می كند اما ناخواسته در دام یك توطئه می افتد.چند خارجی كه در باشگاه شركت نفت تمرین می كنند با دیدن آمادگی طاها از او می خواهند كه با مستربران مسابقه دهد، اما مستربران برای خارج كردن طاها از دور مسابقات با توطئه ای طاها را در مسابقه می كشد. عاطفه با كشته شدن طاها، از توفیق می خواهد كه در یك مسابقه حریف پسرش را شكست دهد و توفیق علیرغم موافقت پلیس و بعد از چندبار به هم خودرن مسابقه، با مستربران مبارزه می كند و با پاره كردن دستكش او در حین مسابقه و بیرون آوردن یك میلة آهنی توطئه خارجی ها در مورد پسرش را برملا می كند.