زوج پیری برای شستن یك گبه لب چشمه می روند، دختر جوانی با نام گبه از رُفتن گبه ظاهر می شود. دختر برای پیرمرد و پیرزن از عاشق شدنش می گوید و اینكه پدرش ازدواج او را با سوار عاشق به دلیل هایی مختلف عقب می اندازد. پدر می گوید عمو باید از شهر بیاید، عمو می آید اما حالا قصد ازدواج دارد، پدر معتقد است ازدواج گبه بعد از سرو سامان گرفتن عمو انجام می شود. عمو ازدواج می كند. مادر فارغ می شود و پدر هنوز اجازه نمی هد تا اینكه عمو، گبه را تشویق به فرار می كند و دختر با سوار از محل زندگی ایل می گریزد، پدر با اسلحه به دنبال آنها می رود اما بی فایده است. حالا تصویر روی گبه، دو عاشق را نشان می دهد كه سوار بر اسبی هستند.
توضیحات :
با موسیقی متن درخشان حسین علیزاده ، دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن از جشنواره فجر