آنا ماریا زنی میانسال است که به تنهایی در وین زندگی می کند.زمانهایی که در بیمارستان کار نمی کند را صرف تمیز کردن خانه اش می کند.اما او احساس تنهایی نمی کند،او مسیح را دارد،او مسیح را دوست دارد.عشقی بسیار به خدا داشته و همیشه به درگاه او دعا می کند تا این که …