امره که “ماهیر یامانلر” رو مسبب شکست سالها قبلش میبینه،نسبت به خاندان یامانلر وارد یه بازی میشه،در این بازی که همه چی رو مجاز میدونه “اجه” رو هم دخیل میکنه…
اجه که سالها قبل مامان و باباشو از دست داده،همراه با خواهرش تو خونه ی خالش میمونه…اجه فارغ التحصیل روانشناسیه.. تنها هدفش اینه که تو یه بیمارستونی کار پیدا کنه و با خواهرش “آدا” زندگیشو ادامه بده…ولی کارها بر وفق مرادش پیش نمیره.. با خبری که میگیره زندگیش زیرورو میشه:آدا یه بیماری مرگباری گرفته و تنها راه خلاصش امره هست..
اجتماع یامانلرها که پراز افراد معروفه و براساس تهدیدها قدرت گرفتن اینبار با نقشه ی بی نظیر امره روبرو میشن..
امره برای نجات آدا یه پیشنهاد شوکه کننده به اجه میده…حتی اگه اولش رد کرده باشه برای نجات خواهرش از مرگ، این پیشنهاد رو قبول میکنه..اجه تو این ماجرا تو عمارت یامانلر چشمش باز میشه..
امره یا دستای خودش اجه رو به عمارت یامانلرها میفرسته ولی خیلی طول نمیکشه که میفهمه عاشقشه و اونو تو یه زندانی محبوس کرده…
اجه هم طعم نفرتو میچشه و هم عشقو…برا خراب کردن بازی ها هرکاری از دست برمیاد انجام میده..
توضیحات :
زیرنویس فارسی چسبیده (هاردساب)