گونش در 35 سالگیشه . اهل ازمیر با سه تا بچه و معلم ادبیات . دو تا دختر دوقلو به نام های نازلی و سلین داره که شخصیت های بسیار متفاوت و متضادی با هم دارن و یک دختر دیگر به اسم پری که دو سال از اونا کوچیکتره . گونش در کنار دختراش زندگی آروم و خوشی رو میگذرونن . در همین حال مرد تاجر استانبولی به نام هالوک مرت اوغلو وارد زندگی گونش میشه . هالوک و گونش عاشق همدیگه میشن . بعد از پیشنهاد ازدواج هالوک به گونش ، دخترش نازلی با این ازدواج مخالفت میکنه . در حالیکه سلین این ازدواج رو یک فرصت خوب برای خودشون میدونه . پری هم در کنار مادرش قرار میگیره . هالوک علی رغم مخالفت های نازلی دستبردار گونش نیست . گونش و دختراش مثل یک بمب وسط زندگی هالوک میفتن . زندگی خانواده مرت اوغلو اصلا اونطوری که از بیرون به نظر میرسه نیست . با اومدن دخترای گونش تمام معادلات به هم میریزه و اسرار برملا خواهند شد …