توکیو،اوایل دهه شصت.هیرایاما کایپتان سابق نیروی دریایی به عنوان مدیر یک کارخانه کار کرده و به همراه دختر بیست و چند ساله اش میچیکو و پسرش کازو زندگی می کند.میچیکو زندگی خوبی به همراه پدر و برادر خود دارد اما هیرایاما احساس می کند وقت آن رسیده که او به زندگی خود برسد،به همین دلیل برنامه ازدواج او را ترتیب می بیند...