فريد بعد اتمام تحصيلش تو آمريكا،وقتى برميگرده استانبول متوجه ميشه كاراى پدرش خوب پيش نميره
تنها چاره اينه كه پدر فريد اموال روستايى پدرش رو بفروشه
ولى اين اموال از سالها پيش توسط يكى از كاركناى پدرش يه اسم كاهيا دوزگون مورداستفاده قرار گرفته
برادر فريد”جونيت” تو اينترنت با دخترا چت ميكنه و از يه دختر خوشش مياد ولى چون سن دختر ازش بيشتره عكساى برادرش رو ميفرسته…وقتي فريد عكس دخترو ميبينه عاشقش ميشه..
اين دختره كسى نيس جز دختر بزرگ محافظ مزارع پدر فيكرى به اسم ايلكگون..
ايلكگون هم با ديدن عكساى فريد ازش خوشش اومده و چت كردنو ادامه داده ولى روستايى بودنش رو پنهون كرده و گفته تو استانبول زندگى ميكنه..
با اصراراى فريد برا ديدنش.. نبودن پدرش رو فرصت ميبينه و از روستا مياد به استانبول
ولى يه سورپرايز بزرگى تو استانبول منتظر ايلكگون هست..
توضیحات :
زیرنویس فارسی چسبیده (هاردساب)