یانگ کنگ چیل و برادر کوچکترش (کیم بوم)در زندان به سر می برند تا اینکه با وجود سختی هایی که زندان بانها برای انها ایجاد میکنند بعد از ۱۶ سال از زندان ازاد میشود،برادر او که تصور میکند فرشته است و روزی به فرشته تبدیل خواهد شد به او کمک میکند زندگی خوبی را در پیش بگیرد.کنگ چیل که قربانی یک اتهام دروغین است بعد از خروج از زندان متوجه میشود سرطان کبد دارد و نیز صاحب پسری است که تا کنون از او خبری نداشته است. برادرش کمک میکند که این پسر ،کبدش را به کنگ چیل بدهد تا شانس زنده ماندن او زیاد شود.در این حین کنگ چیل با دختری به نام جینا اشنا میشود که ….