کانگ جین پسریه که بخاطر شغل خاص مادرش مجبوره دائما مدرسه عوض کنه و همچنین بخاطر اینکه مادرش شغلش کار کردن در کافه هستش دائما به این خاطر آزار می بینه بعد از اومدن به محلی جدید مادر اون دوباره یک کافه دیگه می زنه و کانگ جین به مدرسه اون منطقه می ره اون در مدرسه با هان جی وان روبرو میشه . نام جی وان از کانگ جین خوشش میاد و می خواد باهاش دوست بشه اما کانگ جین بدلیل شرایط خاصی که داره زیاد توجه نمی کنه تا اینکه بخاطر یک اتفاق برادر جی وان بخاطر کمک به اون در پیدا کردن گردنبند کانگ جین که تو رودخونه افتاده بود می میره و جی وان از اون متنفر میشه .هشت سال از این ماجرا میگذره کانگ جین بزرگ میشه و بطور اتفاقی هان جی وان رو در یک مراسم نامزدی می بینه و .