کیونگ ته یه آدم خونسرد ,و بی وجود انگاشته میشه.برای بردن خواهر بزرگتر دوست فوت شده اش مون سوک و برادر زاده اش کانگ کو،کیونگ ته به لنگرگاه گانگگو توی یئونگدئوک کره جنوبی میره. اون مراقب کانگ کو که وقتی اطراف کیونگ ته غریبه است همیشه مراقبِ و کیوتگ ته عاشق مون سوکی که مریضِ میشه.