درسال2012 سریال تلویزیونی داستان “میشل ی. مک دیر” و خانواده اش را ده سال پس از اینکه قصه آن در 1991 به رشته تحریر درآمده و فیلم آن در 1993 ساخته شده بود، به تصویر می کشد.درکتاب و فیلم اصلی، “مک دیر” به شرکت حقوقی”ممفیس” که متعلق به ” بندینی”، ” لامبرت” و “لوک” است، کمک می کند تا از سندیکای سازمان یافته مجرمین و اراذل و اوباش حمایت کند. وقتی که رئیس گانگسترهای شیکاگو در زندان می میرد، ” مک دیرز” از شاهدان پرونده آزاد شده تا زندگی جدید خود را با حمایت آغاز نماید. تلویزیون طی یک برنامه، به یادآوری عناصر توطئه و آنچه که گذشته بود می پردازد. درست زمانی که “مک دیر” ازدایره حمایت شاهدان بیرون آمده و می خواهد شرکت حقوقی خود را افتتاح کند، “کینروس” و “کلارک”، که دفتر وکالت دارند، تصمیم به تصاحب دارایی “مک دیر” می گیرند. با دیدن پول نقد، “مک دیر” با یک موسسه مرموز مالی وسوسه می شود. اگرچه شرکت او یک شرکت حقوقی است اما از آنجاییکه باید مراقب هردو باشد ، تمرکزاو بر روی شغل اصلی اش کم می شود.”مک دیر” دختری ده ساله به نام “کلر” دارد. او مجددا در منطقه متروپولیتن واشنگتن شروع به کارمی کند. برادر میشل و برادر دوست دخترش، نیز به شرکت نوپای او کار می پیوندند .آنها سابقا در آژانس توریستس کوچکی مشغول به کار بودند.فصل اول درمورد توطئه “کینروس” و “کلارک” و پرونده های شاکیان جنایی مک دیر است. سپس داستان به سمت انتقام پسر رئیس گانگسترها که درزندان مرده بود از میشل، سوق می یابد.