یو جو داستان های اینترنتی عاشقانه مینویسه که درباره ی روباه نه دم (gumiho) . داستانش در اینترنت نسبتا موفق میشه اما بعد از اون بهش تهمت کپی برداری ادبی می زنن . برای داستان بعدیش یو جو تصمیم میگیره که داستانی کاملا متفاوت بنویسه . و برای الهام گرفتن موضوع , اون شروع به بررسی آدم های واقعی برای شخصیت های داستانش میکنه . یو جو به ایستگاه مترو میره و در اونجا مردی رو میبینه که درحال نجات دادن زنی از دست یک فرد معتاد هست . و قهرمان کسی نیست جز الکس . یو جو فکر می کنه که الکس خیلی به درد داستانش میخوره . به همین خاطر الکس رو دنبال میکنه و متوجه میشه که اون در سالن ناخن آرایی “پاریس” کار میکنه . یو جو تصمیم میگیره که تو “پاریس” مشغول به کار بشه که ولی بعد متوجه میشه که سالن فقط مرد ها رو استخدام میکنه . برای همین یو جو با کمک دوستش خودش رو به عنوان یک مرد جا میزنه تا بتونه تو سالن ناخن آرایی “پاریس” کار کنه .