چارلز جوان و با استعداد لندن را به قصد آکسفورد ترک می کند. آشنایی او با لرد سباستین زندگی هر دو جوان را تغییر می دهد. در یک روز آفتابی سباستین چارلز را با خود به عمارت خانوادگی می برد. ملاقات چارلز با خواهر و مادر کاتولیک چارلز و دوستی با سباستین سر آغاز کشمکشی از عشق ،دوستی، تعهد، عشق ممنوعه ، تقدیر و مذهب می شود. کشمکشی که تا سالها ادامه می یابد…