مجرم سابق "الکس" رویای شروع یک زندگی جدید با دختری اوکراینی به نام "تامارا" را دارد.برای اینکار او تصمیم می گیرد از بانکی سرقت کرده و به جنوب فرار کند.اما "تامارا" به طور اتفاقی هنگام فرار از بانک توسط پلیس کشته می شود.بعد از این اتفاق"رابرت" به دنبال گرفتن انتقام می رود..