"آنتوان دوینل" و "کریستین داربن" با هم ازدواج کرده و "کریستین" باردار می شود.وقتی او به زمان تولد نوزادش نزدیک می شود،"آنتوان" تصمیم می گیرد یک کار جدید پیدا کرده و پس از یک سوءتفاهم با کارفرمایش موفق به اینکار می شود.در یک جلسه کاری او با "کایوکو" آشنا شده و...